بغض احساس من

الهى خودت آگاهى که دریاى دلم را جزر و مد است یا باسط بسطم ده و یا قابض قبضم کن

انتظار...

 کسی می آید

 کسی می آید

 کسی که در دلش با ماست،

 در نفسش با ماست،

 در صدایش با ماست

 کسی که آمدنش را

 نمی شود گرفت

 و دستبند زد و به زندان انداخت

 کسی که

 زیر درخت های کهنه ی یحیی بچه کرده است

 و روز به روز

 بزرگ می شود،بزرگتر می شود

 کسی از باران،

 از صدای شرشر باران،

 ازمیان پچ و پچ گل های اطلسی

 کسی از آسمان توپخانه در شب آتش بازی می آید

 و سفره را می اندازد

 و نان را قسمت می کند...

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


برخیـــــز ...

برخیـــــز که غیـــــر از تــــو مــــرا دادرسی نیست 

گویی همه خوابـنـــد ، کسی را به کسی نیست 

 آزادی و پـــــــــرواز از آن خـــــاک به ایــــــن خــــاک 

جــــــز رنج سفر از قــفــسی تا قـــفــسی نیست 

ایــــن قــــافــلــه از قـــافــلــه سـالار خــــراب است 

ایـنـجا خـبـــر از پـــیـــش رو و بـــاز پــــسی نیست 

تـــــا آئـــیـــنه رفـــتـــم که بگیـــرم خـبـــر از خویش 

دیــــدم که در آن آئـــیـــنه هم جز تو کسی نیست 

مـــن در پی خویـــشم ، به تـــو بر می خورم امـــا 

آن سان شـده ام گم که به من دسترسی نیست 

 آن کــهـنـــه درختــم که تـــنـــم زخمی بـرف است 

حیــثـیت این بـــاغ مــنــم ، خـــار و خسی نیست 

امــــروز که محتــــاج تــــوام ، جــــای تو خالیــست 

فــــردا که مـــی آیـــی به ســـراغم نفسی نیست

در عـــشـــق خوشا مرگ که این بــودن نـاب است 

وقـــتــــی همه ی بــــودن مــا جز هوســـی نیست

هوشنگ ابتهاج

+ نوشته شده در چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


کاش

کاش روز ديدنت فردا نبود!!!

کاش ميشد هيچ تنها نبود ....

کاش ميشد ديدنت رويا نبود .....

گفته بودي با تو مي مانم !!

ولي ..... رفتي و گفتي و اينجا جا نبود ..... 

ساليان سال تنها مانده ام .....

شايد اين رفتن سزاي من نبود ......

من دعا کردم براي بازگشت ......

دست هاي تو ولي بالا نبود ......

باز هم گفتي که فردا ميرسي ......

کاش روز ديدنت فردا نبود !!!

+ نوشته شده در دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


+ خدا

 

وقتی به علاوه خدا باشی،

منهای هرچیزی میتونی زندگی کنی


 

+ نوشته شده در دو شنبه 23 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


ثروتمند تر از بیل گیتس ...

از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروتمندتر هم هست؟

در جواب گفت بله فقط یک نفر. پرسیدن کی؟

در جواب گفت سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و تازه اندیشه‌ی طراحی مایکروسافت رو توی ذهنم پی ریزی می‌کردم، در فرودگاهی در نیویورک قبل از پرواز، چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسربچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من رو دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت.

گفتم آخه من پول خورد ندارم گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت.

سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت، گفتم پسرجون چند وقت پیش یه روزنامه بهم بخشیدی. هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!

پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم.

به قدری این جمله و نگاه پسر تو ذهن من مونده که میگم خدایا این بر مبنای چه احساسی اینا رو میگه.

زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم.

گروهی تشکیل دادم بعد از 19 سال گفتم که برید و اونی که در فلان فرودگاه روزنامه میفروخت رو پیدا کنید. یک ماه و نیم مطالعه کردند و متوجه شدند یک فرد سیاه پوسته که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردن اداره.

ازش پرسیدم من رو میشناسی. گفت بله، جناب عالی آقای بیل گیتس معروفید که دنیا میشناسدتون.

سالها پیش زمانی که تو پسربچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم.

گفت که طبیعیه. این حس و حال خودم بود.

گفتم میدونی چه کارت دارم، میخوام اون محبتی که به من کردی رو جبران کنم.

گفت که چطوری؟

گفتم هر چیزی که بخوای بهت میدم.

(خود بیل گیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)

پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟

گفتم هرچی که بخوای.

گفت هر چی بخوام؟

گفتم آره هر چی که بخوای بهت میدم.

من به 50 کشور آفریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم.

گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی.

پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟

پسره سیاه پوست گفت که: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو در اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه.

بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان 32 ساله سیاه پوست.

+ نوشته شده در دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


رها شو ...

پس، بسیار مهم است بگذاریم بعضی چیز ها بروند،رهایشان کنیم،

 

علامت دار بازی نمیکند،گاهی می بریم،گاهی هم می بازیم.منتظر

 

نباشید چیزی را به شما برگردانند،منتظرنباشید قدر تلاشتان را بدانند،

 

نبوغتان را کشف کنند،عشقتان را درک کنند. چرخه ها را ببندید.

 

نه به خاطر غرور یا بی قابلیتی یا برتری جویی، به خاطر آن که آن چیز

 

دیگر در زندگی تان جای نمی گیرد. در را ببندید، موسیقی را عوض کنید،

 

خانه را تمیز کنید، غبارها را بتکانید.دیگر آن نباشید که بودید،و آن کسی

 

بشوید که هستید.

                                          

اثری ازپائولوکوئیلو

 

+ نوشته شده در یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


گفتگو باخدا

با خود فکر می کردم تحقق رویاهایم غیر ممکن است، اما خدا گفت:

 

«هر چیزی ممکن است.»

 

گم شده بودم،گیج بودم،فکر می کردم هیچ وقت جوابی پیدا نخواهم کرد. اما خدا گفت:

 

«من هدایتت خواهم کرد.»

 

خود را باختم، فکر کردم نمی توانم،ا ز عهدش برنمی آیم.اما خدا گفت:

 

«تو از عهده ی هر کاری برمی آیی.»

 

غمگین بودم احساس کردم زیر کوهی از ناامیدی گیر افتادم،اما خدا گفت:

 

«غمهایت را روی شانه های من بریز.»

 

فکر می کردم نمی توانم ، من آنقدر باهوش نیستم. اما خدا گفت:

 

«من به تو خرد لازم را می دهم.»

 

بار گناهانم رنجم می داد برای کارهای بدی که کرده بودم از خود عصبانی بودم اما خدا گفت:

 

«من تو را می بخشم.»

 

از خودم بدم می آمد فکر می کردم هیچ کس مرا دوست ندارد،اما خدا گفت:

 

«من به تو عشق می ورزم.»

 

گریه می کردم زیرا تنها بودم اما خدا گفت:

«من همیشه با تو هستم.»

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


به دنبال کسی باش كه ...

عاشقانه می پرستمت...

عاشقانه می پرستمت... 

Find a guy who calls you beautiful instead of hot

به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت

زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت

 Who calls you back when you hang up on him

کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی

 who will stay awake just to watch you sleep

کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند

 wait for the guy who kisses your forehead

در انتظار کسی باش که مایل باشد پیشانی تو را ببوسد[حمایتگر تو باشد]

 who wants to show you off to world when you are in your sweats

کسی که مایل باشد  حتی  در زمانی که درساده ترین لباس  هستی تورا به دنیا نشان دهد

 who holds your hand in front of his friends

کسی که دست تو را در مقابل دوستانش در دست بگیرد

 wait for the one who is constantly reminding you how much

he cares about you and how lucky he is to have you

در انتظار کسی باش که بی وقفه به یاد توبیاورد که تا چه اندازه برایش مهم هستی

و نگران توست و چه قدر خوشبخت است که تو را در کنارش دارد

 wait for the one who turns to his friends and says that’s her

در انتظار کسی باش که زمانی که تو را می بیند به دوستانش  بگوید اون خودشه

+ نوشته شده در پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


بازهم ....

 

باز هم با نام تو افسا نه اى گلريز شد

 

باز هم در سينه ام عشق تو شور انگيز شد

 

باز هم همراه بوى ميخك و محبو به ها

 

خاطراتم پر كشد با ياد تو در كوچه ها

 

باز هم وقتى نگاهت گيرد از من فاصله

 

ديده ام مى بارد اما نم نم و بى‌حوصله

 

باز قلب پنجره بر روى‌من وا مى شود

 

باز هم پروانه اى در باغ پيدا مى شود

 

باز هم لاى‌كتابم مى‌نهم يك شاخه ياس

 

مى‌كنم بهر پيامى قاصدك را التماس

 

باز هم در هر شفق دلتنگ و دلگير مى‌شوم

 

باز هم با ياد تو سر شار رويا مى‌شوم

+ نوشته شده در دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


اگر واقعا عاشق باشي

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است .

اگر واقعا عاشقش باشی ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد .

اگر واقعا عاشقش باشی ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، واژه تنهایی برایتان بی معناست .

اگر واقعا عاشقش باشی ، آرزوهایتان آرزوهای اوست .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد .

اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند .

اگر واقعا عاشقش باشی ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان  می شمارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست .

به راستی دوست داشتن چه زیباست ،این طور نیست ؟

+ نوشته شده در پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |


خدا را دوست دارم

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه من را برای خودم می خواهد، نه خودش

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه فقط وقت بی كاریش یاد من نمی افتد

به خاطر اینكه می توانم احساسم را راحت بگویم، نه اصلا نیازی نیست

 بگویم، خودش میتواند نگفته، حرف ام را بخواند

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه به من می گوید دوستم دارد

و دوست داشتنش اش را مخفی نمی كند

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه ، می گذارد دوستش داشته باشم ،

وقتی می دانم لیاقت آنرا ندارم

خدا را دوست دارم به خاطر اینكه از من می پذیرد كه بگویم :

 

خدا را دوست دارم

   

نقطه سر خط ...

 

+ نوشته شده در دو شنبه 8 شهريور 1390برچسب:, ساعت توسط masoud |