قاصدک

بغض احساس من

الهى خودت آگاهى که دریاى دلم را جزر و مد است یا باسط بسطم ده و یا قابض قبضم کن

قاصدک

 

 قاصدک ! هان، چه خبر آوردي ؟

از کجا وز که خبر آوردي ؟

خوش خبر باشي ، اما ،‌اما

گرد بام و در من

بي ثمر مي گردي

انتظار خبري نيست مرا

نه ز ياري نه ز ديار و دياري

باري، برو آنجا که بود چشمي و گوشي با کس

برو آنجا که تو را منتظرند

قاصدک !!!

در دل من همه کورند و کرند

دست بردار ازين در وطن خويش غريب

قاصد تجربه هاي همه تلخ

با دلم مي گويد

که دروغي تو ، دروغ

که فريبي تو. ، فريب

قاصدک هان ، ولي ... آخر ... اي واي

راستي آيا رفتي با باد ؟

با توام ، آي! کجا رفتي ؟ آي

راستي آيا جايي خبري هست هنوز ؟

مانده خاکستر گرمي ، جايي ؟

در اجاقي، طمع شعله نمي بندم، خردک شرري هست هنوز ؟

قاصدک !!!

ابرهاي همه عالم شب و روز

در دلم مي گريند

(مهدي اخوان ثالث)

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:قاصدک,اخوان ثالث, ساعت توسط masoud |